Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرآنلاین»
2024-05-03@22:03:12 GMT

جوهرۀ مردم‌سالاری دینی چیست؟

تاریخ انتشار: ۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۶۶۶۱۶

جوهرۀ مردم‌سالاری دینی چیست؟

شاید یکی از زیباترین عیدی‌هایی که کام همه را شیرین کرد این عملیات بود. حقیقتاً عیدی زیبایی بود. اقتدار دشمنان اسلام شکست و اقتدار زیبایی برای جمهوری اسلامی در دنیا مطرح شد.

موضوع بحث این دورۀ ما مقوله «مشارکت» هست که برگرفته از شعار سال هست که امسال مقام معظم رهبری مطرح کردند، بخش اول آن تولیدی و اقتصادی بود و بخش دوم آن «مشارکت مردم»، که ما می‌خواهیم درباره قسمت دوم آن بحث کنیم و به سهم خودمان روی این موضوع کار کنیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سال‌هاست که مقام معظم رهبری بحث «جهاد تبیین» را مطرح کردند، خیلی بحث مهمی است و ما در این بخش کمبود داریم. جهاد تبیین برای این است که ما اندیشه انقلاب را در همه عرصه‌ها تبیین کنیم.

ما می‌خواهیم قدری علمی‌تر دربارۀ «مشارکت» بحث کنیم. تا الآن بحث درمورد مشارکت حداکثری و حضور مردم در پای صندوق‌های رأی بوده که لازم هم هست؛ اما به عنوان یک نظریه به مشارکت پرداخته نشده است.

الان در در دنیا می‌خواهیم بگوییم ما «مشارکت» داریم و با مشارکتی که شما می‌گویید تفاوت دارد؛ حقیقتاً اینجا دست ما خالی است. هیچ چیزی به اسم «نظریه مشارکت»در نظام اسلامی، در جمهوری اسلامی و در مردم‌سالاری دینی نداریم. خیلی راجع به آن حرف زده شده است ولی آن را به یک نظریه تبدیل نکرده‌ایم.

خود من که می‌خواستم در این موضوع مطالعه کنم، ‌رفتم سراغ متفکرینی که در نظریه مشارکت کار کردند، متفکرین مسلمان تقریبا نداریم اگر هم کسی کار کرده است ترجمه مقاله‌های دیگر است. امام خمینی به عنوان بزرگترین متفکر کل اسلام بزرگترین صحنۀ مشارکت را در دنیای مدرن به وجود آورده است ولی ما نتوانستیم آن را به نظریه تبدیل کنیم.

در قانون اساسی مشارکت را ملت به دولت می‌دهد ولی الآن برعکس شده است؛ دولت باید به مردم بگوید بیایید رأی بدهید یا مشارکت کنید، در حالی که با مشارکت و رأی بیش از۹۸درصد مردم این نظام تشکیل شده است و مردم که حق تعیین سرنوشت داشتند از طریق انتخاب‌های مختلف، نظام‌، رهبر، دولت، مجلس و... را انتخاب کردند همان مردمی که طبق قانون اساسی صاحب مشارکت هستند، همان مردم امروز هم باید پای کار باشند.

الان وقتی صحبت از مشارکت می‌شود تلقی برخی این است که مشارکت یعنی انتخابات، یعنی صندوق رأی. در حالی‌که همه مشارکت این نیست؛ شما یک نظام و انقلاب و سیستم جدیدی برای تشیع ایجاد کردید که امروز در قلب غزه اثرگذار شده است.

ما باید یک دستگاه معرفتی برای مشارکت درست کنیم که وقتی می‌گوییم مشارکت، یعنی روش زندگی در دنیای مدرن با همه سازوکارها و پیچیدگی‌های آن. چطور الآن به موشک هایپرسونیک خود که جدیدترین ورژن موشک دنیا است، می‌نازیم. به همین شکل به جدیدترین ورژن فکری و اندیشگی مشارکت در دنیای جدید هم باید بنازیم.

دنیا شگفت‌انگیز شده بودند که امام به عنوان یک روحانی چگونه یک انقلاب بزرگی در قلب دنیای دو قطبی ایجاد کرد؟ اما بعد از آن ما می‌توانستیم پیام‌های جدیدی به دنیا مخابره کنیم؛ یعنی نظریه‌پردازی کنیم. ما در این بخش ضعیف بودیم، به تعبیر دیگر حوزه و دانشگاه ما ضعیف بوده است که نتوانستیم تئوری‌پردازی کنیم و به صورت علمی دستگاه معرفتی ما فعال شود.

رهبری فرمودند که ما خوب «نهضت‌سازی» و «نظام‌سازی» کردیم اما در بحث «دولت‌سازی» متوقف شدیم. یعنی بعد از چهل و چند سال هنوز از مرحله دولت‌سازی عبور نکردیم، هنوز طبق دیدگاه رهبری به «جامعه‌سازی» و «تمدن نوین اسلامی» نرسیدیم. چرا؟ چون نظریه تولید نکردیم.

وظیفه ما و همه جریان‌ها و وظیفه حوزه و دانشگاه این است که به موازات پیشرفت‌های نظامی، آستین‌ها را بالا بزنیم و به میدان بیاییم و همه این ظرفیت‌ها روی هم گذاشته شود و کار کنیم. چرا بعد از چهل سال رهبری گلایه می‌کند که ما نتوانستیم از دولت‌سازی عبور کنیم. مگرچند سال برای نظریه‌پردازی لازم است که یک کشوری وارد نظریه‌پردازی شود؟ مشارکت هم همینطوری است؛ در بخش مشارکت ما نظریه نداریم. مشارکت یعنی اینکه جریان‌های فکری و احزاب، افراد، گروه‌ها، دست به دست هم بدهند نگذارند انقلاب مورد هجمه واقع شود.

آیا امر به معروف و نهی از منکر مسئولیت همگانی نیست؟ مسئولیت همگانی یعنی مشارکت. مگر قرآن برای مشارکت نمی فرماید «تعاونوا علی البر والتقوی»؟در همه امور خیر و تقوا و ... کمک و مشارکت کنید. آیا مسائل فرهنگی‌ای که در جامعه می‌بینیم، این از مصادیق بارز برّ و تقوا نیست؟ آیا نباید برای رفع این مسائل، مشارکت کرد؟ و نگذاشت ارزش‌های انقلاب از دست برود؟ آیا اینها مشارکت نمی‌خواهد؟

امام بود که ولایت فقیه را از این نگاه فردی وارد عرصه اجتماع کرد و بر اساس آن حکومت تشکیل داد و مشارکت ایجاد کرد. یعنی یک پدیده فردی به اضافه مردم به یک قدرت برای اسلام و زیستن در سایه ارزش‌های اسلامی تبدیل شد و این کار بزرگ باید به نظریه تبدیل شود.

مشارکت همگانی و فعال مردم در نظام اسلامی، جوهره و ذات اصلی مردم‌سالاری دینی است؛ مشارکت و مسئولیت همگانی در مدیریت جامعه اسلامی، نماد مردم‌سالاری دینی است. در نظام مردم سالاری دینی، مردم صاحب کار و ولی نعمت هستند. مردم داعی و دعوت کننده به مشارکت هستند نه اینکه برای حضور در صحنۀ مشارکت دعوت شوند. بر اساس این نگاه مشارکت حداکثری همواره ملازم با رقابت واقعی است.

خداوند در قرآن فرمود همه انبیاء را فرستادیم برای «لیقوم الناس بالقسط»؛ قیام به قسط یعنی مشارکت. یعنی مشارکت اسلامی ما بر خلاف مشارکت نظام لیبرالی و سکولاریسم، مبتنی بر عدالت و قسط و دین و ارزش‌ها است. لذا ما باید نشان بدهیم که مبانی نظریه مشارکت بر اساس قرآن و روایات است.

الآن تعارضی در کشور ما وجود دارد و کلیپ‌های آن در دنیای مجازی هست که برخی می گویند ما مشارکت حداکثری نمی‌خواهیم چون اگر مشارکت حداکثری بشود ممکن است که مثلاً من رأی نیاورم؛ این فاجعه است. یعنی ما میان ارزش‌های انقلاب تعارض ایجاد می‌کنیم. رهبری فرمودند که بین جریان‌های فکری و نیروها و حامیان انقلاب رقابت واقعی ایجاد شود ولی برخی می‌گویند رقابت و حضور حداکثری نباشد و این تعارض است.

در درون نظریه نباید تناقص وجود داشته باشد. همه عرصه‌ها و عناصر آن باید مکمل هم باشند. نظریه باید بتواند جامعیت داشته باشد و نقایص خود را رفع کند. یعنی بدانیم که مشارکت حداکثری مساوی است با نعمت، برکت، برخورداری، فراوانی و... یعنی مردم خودشان را صاحب کار و مالک این نظام و انقلاب و به تعبیر امام راحل خودشان را ولی نعمت ببینند.

نظریه مبتنی بر حقایق است و تخیلی نیست. بحث‌های ذهنی و انتزاعی و کلی و واقعیات باید دیده شود. ما چهل و چند سال تجربه داریم، این تجربه مدیریتی کافی است که ما فراز و فرودها، نقطه‌ضعف‌ها و آسیب‌هایی که داشتیم را ارزیابی و براساس آن نظریه تولید کنیم.

دنیای غرب گفت دموکراسی بهترین شکل حکومت است. ما هم می‌گوییم مردم‌سالاری بهترین شکل حکومت است؛ منتها با مبنای دینی خودمان. اگر می‌گوییم بهترین شکل حکومت است باید نظریه‌پردازی شود. غرب نظریه‌پردازی کرده است و متفکرین آن مشخص هستند.

نکته بعدی این است که نظریه باید قابل اثبات و دفاع باشد، اگر کسی او را نقد کرد بتوانیم از او دفاع کنیم. مردم سودمندی آن را ببیند. اصلاً یک تعریف این است که مشارکت یعنی سودمندی. یعنی اینکه مردم حس کنند سودی می‌برند و منفعتی دارد. سودطلبی و منفعت جزء مشارکت است و این نیاز به نظریه‌پردازی دارد.

ما باید این نظریه مشارکت را با نظریه مردم‌سالاری دینی جفت و جور کنیم. روزی که نظام ما جمهوری اسلامی در حال شکل‌گیری بود، امام محکم ایستاد و گفت «جمهوری اسلامی»؛ نه یک کلمه کم و نه یک کلمه بیشتر. این را به رأی مردم بگذارید. آن دفاع جانانه امام از مردم‌سالاری دینی مبنا داشت. ما امروز این مردم‌سالاری دینی را باید برای مردم تبیین کنیم.

ما مشارکت را باید در نظام مردم‌سالاری دینی تعریف کنیم. مردم‌سالاری دینی یک الگویی از نظم سیاسی اسلام است. اگر اسلام یک نظام سیاسی دارد، قاعدتاً چهار مدل و الگو دارد؛ الگوی حکومت نبوی، الگوی حکومت علوی، الگوی حکومت مهدوی، الگوی حکومت ولایت فقیه در عصر غیبت. هر کدام از الگوها هم با هم فرق دارند. اینها مبانی این مردم‌سالاری دینی هستند.

حاکمیت به ذات از آن خدا است، اما همان خدا مردم را حاکم بر سرنوشت‌شان کرده است، مردم هم این نظام را تشکیل دادند، این نظام، نظام اسلامی است و مشارکت در این نظام باید تعریف شود. در این نظام، دین محور و مدار است و فضیلت، ارزش، رضایت مردم، رأی مردم، هدایت مردم، حق‌مداری، قانون‌مداری و... که در بیانات مقام معظم رهبری مورد تأکید است، جزء اصول و مبانی مردم‌سالاری دینی و جزء اصول مشارکت ما هستند که باید تبیین شوند.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1895750

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: انقلاب اسلامی ایران مشارکت در انتخابات مردم سالاری رقابت انتخاباتی مردم سالاری دینی مشارکت حداکثری جمهوری اسلامی نظریه مشارکت نظریه پردازی الگوی حکومت ارزش ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۶۶۶۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اسناد ساواک درباره‌ی همسر حاج آقا مصطفی خمینی چه می‌گویند؟

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، فرزند آیت‌الله مرتضی حائری یزدی (و نوه مؤسس حوزه علمیه قم)، عروس امام خمینی(ره) و همسر آیت‌الله سید مصطفی خمینی که همراه پدرش در تبعید بود و در تبعید شهید شد؛ هرکدام این نسبت‌های خانوادگی کافی بود تا معصومه حائری یزدی تحت نظر و مراقبت ساواک باشد. مرکز اسناد انقلاب اسلامی به‌تازگی اسنادی را منتشر کرده که نشان‌دهنده‌ی این نظارت است. در ادامه گزارش این مرکز و نیز اسناد پیوست آن را ملاحظه می‌کنید:

معصومه حائری یزدی روز پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ در ۸۶ سالگی درگذشت و پیکر ایشان روز هشتم اردیبهشت پس از تشییع در حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) در بقعه شیخ فضل‌الله به خاک سپرده شد. محل دفن ایشان از این جهت نمادین است که بقعه شیخ فضل‌الله نوری در سال‌های دور محل ملاقات امام خمینی(ره) و آیت‌الله شیخ مرتضی حائری یزدی بود که به جز همکاری در هیأت مصلحین حوزه، هر روز هنگام غروب آفتاب آن‌جا با هم گفت‌وگو می‌کردند.[۱]

ازدواج مصطفی و معصومه در سال ۱۳۳۳، پیوند دو خاندان خمینی و حائری یزدی بود؛ این زندگی مشترک پس از ده سال با تبعید حاج مصطفی خمینی همراه پدر، وارد مرحله تازه‌ای شد و تا زمان شهادت همسر در اول آبان ۱۳۵۶، معصومه حائری بارها برای دیدارش به نجف رفت و برگشت.

یکی از سندهایی که در آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی وجود دارد (شماره پرونده ۳۹۲)، موافقت اداره کل سوم ساواک با درخواست معصومه حائری برای صدور گذرنامه جهت مسافرت به عراق را نشان می‌دهد.

طبق این اسناد، شهربانی کل کشور در نامه‌ای محرمانه از ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور درباره تقاضای صدور پروانه خروج از کشور استعلام می‌گیرد:

«شهربانی کل کشور

تاریخ ۴۶.۶.۱۳

از شهربانی کل کشور (اداره اطلاعات)

به تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور

درباره معصومه حائری یزدی فرزند مرتضی شناسنامه ۶۹۲۳۵ قم متولد ۱۳۱۷

نامبرده بالا طی تسلیم شرحی اعلام نموده مدتی قبل برای دیدار بستگان خود از عراق به ایران مراجعت و جهت بازگشت به کشور مزبور به منظور ملحق شدن به همسرش حاج سیدمصطفی خمینی تقاضای صدور پروانه خروج نموده است. خواهشمند است دستور فرمائید نسبت به انجام درخواست مشارالیها نظریه اعلام دارند.

رئیس شهربانی کل کشور . سپهبد مبصر از طرف سرتیپ صمد پاکپور»

اداره کل امنیت داخلی ساواک در گزارشی خیلی محرمانه دستور می‌دهد که ضمن موافقت با عزیمت عروس آیت‌الله خمینی در موقع خروج او بازرسی بدنی شود:

«سازمان اطلاعات و امنیت کشور

تاریخ: ۴۶.۶.۱۹

گزارش

درباره: بانو معصومه حائری یزدی (همسر مصطفی خمینی فرزند آیت‌الله خمینی)

محترماً به عرض می‌رساند شهربانی کل کشور صلاحیت مشارالیها را جهت صدور پروانه خروج به مقصد کشور عراق از ساواک استعلام نموده است.

با توجه به اینکه همسر مشارالیها در عراق بسر می‌برد و قبلاً هم با عزیمت او موافقت گردیده در صورت تصویب ضمن موافقت با عزیمتش در موقع خروج او از مرز ضمن بازرسی وسایلش توسط بانویی بازرسی بدنی هم انجام شود.»

در نهایت اداره کل سوم ساواک با سفر او به عراق موافقت می‌کند:

«سازمان اطلاعات و امنیت کشور

از اداره کل سوم

به مدیریت کل اداره نهم (۹۱۱)

درباره: معصومه حائری یزدی فرزند سید مرتضی

بازگشت ۹۱۱.۷۸۶۹-۴۶.۶.۱۸

عزیمت مشارالیها به کشور عراق از نظر این اداره کل بلامانع است.

مدیرکل اداره سوم. مقدم ۴۶.۷.۱»

رفت‌وبرگشت همسر سیدمصطفی خمینی به ایران در سال‌های بعد هم از سوی ساواک تحت نظر بود؛ یکی در سال ۱۳۵۵ گزارش ساواک قم درباره سفر بانو خدیجه ثقفی (همسر امام) با معصومه حائری یزدی (همسر مصطفی خمینی) و نوه‌های ایشان از عراق به تهران و قم به منظور دیدار اقوام.

در این گزارش با موضوع «ورود همسر و عروس خمینی به ایران» آمده است: « روز پنجشنبه ۳۵.۴.۳ همسر خمینی به اتفاق عروسش (همسر مصطفی) و نوه‌هایش از بغداد وسیله هواپیما وارد تهران شدند. همسر خمینی به منزل پدرش رفته و چند روزی برای دیدن خویشاوندانش در تهران خواهد ماند ولی همسر مصطفی (عروس خمینی) به قم آمده و به منزل آقا مرتضی حائری وارد شده است. همسر محمدعلی موسوی که دختر آقای بنابی است و در نجف با عروس خمینی سابقه دوستی داشته در قم به ملاقات ایشان رفته بود و از قول وی نقل می‌کرد که آقای خوئی اخیراً که خواست درس شروع کند کسی را نزد آقای خمینی فرستاد و از ایشان صلاح کرد و به صلاح آقای خمینی درس را شروع کرده است لکن خود خمینی تاکنون درس شروع نکرده و از وضع آنجا بسیار ناراحت است. وی افزوده بود که وضع آخوندها در نجف فعلاً تا حدودی خوب است و افرادی که از طرفداران خمینی هستند به هیچ وجه مورد تعرض حکومت واقع نمی‌شوند بلکه از دیگران آزادتر زندگی می‌کنند ولی حوزه نجف بسیار محدود شده است و اضافه کرده بود که محمدعلی منتظری هم در نجف است و اکثراً به مسافرت می‌رود.

نظریه شنبه - نظری ندارد.

نظریه یکشنبه - مفاد گزارش صحیح است. همسر مصطفی خمینی دختر آقای مرتضی حائری است که به منطور دیدن والدین و خویشاوندانش به ایران مراجعت کرده و به قم آمده. ضمناً همسر خمینی هم دختر ثقفی است و والدینش در تهران سکونت دارند. نامبرده مسلماً پس از مدتی طبق معمول به منظور دیدن فرزندانش به قم خواهد آمد.

نظریه دوشنبه - نظریه یکشنبه مورد تایید می‌باشد. ضمناً دو برگ فتوکپی نامه خمینی و همسرش که برای دخترشان به آدرس قم ارسال شده جهت مزید استحضار به پیوست تقدیم می‌گردد.

نظریه سه‌شنبه - مفاد گزارش خبر و نظرات داده شده مورد تائید است.»

چند ماه پس از شهادت آیت‌الله سیدمصطفی خمینی، اداره کل سوم ساواک در ۲۲ تیر ۱۳۵۷ از ساواک اراک برای تحقیق در زمینه بازگشت فرزند و همسر او به قم استعلام کرد: «طبق اطلاع نوه خمینی به نام حسین مصطفی خمینی فرزند مصطفی به اتفاق مادرش به ایران عزیمت و گویا در قم سکونت دارد. سریعاً در این زمینه تحقیقات لازم معمول نتیجه اعلام - ثابتی

گیرنده - سازمان قم جهت اقدام لازم و اعلام نتیجه»

سه ماه بعد نمایندگی ساواک در کویت در گزارشی خیلی محرمانه، منشأ تأیید نگرانی آیت‌الله شهاب‌الدین مرعشی نجفی و علمای تهران و قم از محاصره منزل امام خمینی توسط دولت عراق را «همسر مصطفی مرحوم» عنوان کرد:

«موسویان ضمن یک تماس تلفنی با شیخ فتوت در کویت به او گفته آقایان نجفی مرعشی و چند تن از علماء در تهران و قم اطلاع پیدا کرده‌اند که منزل آقا (خمینی) را دولت عراق محاصره کرده و آقایان ناراحت هستند. شما تحقیق کنید و نتیجه را به ما بگوئید. شیخ فتوت هم کوشش کرد که مستقیما با منزل خمینی تماس بگیرد ولی نتوانست و سپس به منزل پسرش مرحوم مصطفی تلفن کرد و عروس خمینی موضوع را تأیید و اضافه نمود که آقا برای نماز و زیارت به حرم می‌روند ولی خیلی از این وضع ناراحت هستند و دولت عراق تحت عنوان محافظت از آقا این کار را می‌کند اما چون اعتراض کرده‌اند قرار است تا فردا مأمورین را بردارند و لذا فردای روز بعد شیخ نامبرده تلفن کرده و متوجه شده که منزل از محاصره خارج شده است.

نظریه منبع - زمانیکه مصطفی خمینی زنده بود شیخ فتوت به لحاظ روابط و آشنایی قبلی با او از قم به منزل آنان در عراق می‌رفت و با این لحاظ عروس خمینی او را کاملا می‌شناسد و مطالبی را که می‌گوید صحت دارد.

نظریه ۱ - مفاد گزارش و نظریه منبع صحت دارد.

نظریه ۲- نظریه ۱ مورد تأیید است.»

پی‌نوشت:

۱- زندگانی زعیم بزرگ عالم تشیع آیت‌الله بروجردی، علی دوانی، ص۳۱۳

۲۵۹۵۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901345

دیگر خبرها

  • تشکیل شورا نماد برجسته مردم سالاری است/ جان‌بخشی به نظام شورایی مزیت بزرگی برای کشور است
  • نارضایتی تولیدکنندگان در سال جهش تولید با مشارکت مردم
  • دانشمندان یک «خطای فنی» در لبه کیهان کشف کردند
  • انتخابات مهم‌ترین نماد مردم‌سالاری دینی است
  • شوراها حلقه میانی بین حاکمیت و مردم هستند
  • شوراها حلقه میانی اصلی حاکمیت و مردم است / از خدمات نظام باید دفاع شود
  • در سال جهش تولید، ارز چند نرخی را حذف کنید
  • روحانی: برجام بازدارندگی‌مان را افزایش داد | امروز دعوا بر سر ساخت مسجد است | ساکت ننشینیم، مردم را به پشتیبانی از نظام تشویق کنیم | مگر در انقلاب با زور مردم را باحجاب کردیم؟
  • اسناد ساواک درباره‌ی همسر حاج آقا مصطفی خمینی چه می‌گویند؟
  • نقش فیلم، بازی و موسیقی روشنگرانه در ترویج فرهنگ حجاب